درسهایی از تاریخچهی ترجمه
2. فراهمآوردن متون انتقادی
پروانه فخامزاده
دانشگاه آزاد زعفرانیه
1375-1383
گاه از یک اثر چندین ترجمه یافت میشود. از ظاهرِ این ترجمهها چنین برمیآید که هرکدام از روی نسخهی متفاوتی ترجمه شده است. درنتیجه آشکار میشود که مترجمان برای ترجمهی یک متن، چندین نسخهی متفاوت از آن را فراهم میکردهاند.
یکی از نمونههای انتقاد متون، نظر یحییبن عدّی در تفسیر مقالهی "آلفای کوچکِ" ارسطو است.
او در پایان تفسیر خود بر مقالهی آلفای کوچک مینویسد که فصل آخرِ این مقاله تنها در ترجمهی اسحاقبن حنین وجود دارد. او این فصل را در ترجمههای سریانی و دیگر ترجمههای عربی پیدا نکرده است.
بهعلاوه میگوید که این فصل آخر درخورِ مقالهی آلفای کوچک نیست بلکه بهنظر میرسد بیشتر مناسب مقالهی آلفای بزرگ باشد، زیرا مفهوم مقالهی آلفای بزرگ را بیان میکند.
این اظهارنظر دال بر وجود نسخههای کهنتر، صحیحتر و متعددی است که این فصل را نداشتهاند.
بنابر سخن ابن عدّی و نیز وجود نسخههای معتبر، میتوان پذیرفت که این فصل الحاقی بوده است.
مترجمانِ عصر کلاسیکِ اسلام (قرن سوم هجری/ نهم میلادی) ابتدا میکوشیدند تا متن یونانی منقحی، ازطریق مقابلهی نسخههای خطی موجود، پیدا و سپس به ترجمهی آن اقدام کنند.
شیوهی کار حنینبن اسحاق و مترجمانِ همکار او نیز همین بود و آنها اگر از اثری فقط یک نسخهی خطی در دست داشتند، ترجمهی آن را به زمانی موکول میکردند که به نسخههای دیگری از آن دست یابند.
حنین تمامی موارد اختلاف میان نسخهها را ذکر نمیکرد ولی از حواشی ترجمههایش پیداست که به مهمترین اختلافها اشاره میکرده است.
در قرنِ بعد، از تعداد کسانی که مستقیماً از متن یونانی به عربی ترجمه میکردند کاسته شد و بیشتر مترجمان از سریانی به عربی ترجمه میکردند. البته مرجعهای سریانی، ترجمههایی بودند که در قرنِ پیش در دستگاه حنین و معاصران و اسلافِ او، برمبنای متونِ یونانیِ منقح، فراهم آمده بود.
برای کسب اطلاع دربارهی چگونگیِ نقد متون در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) میتوان ترجمهی عربیِ نسخهی منحصربهفردی از کلیّات ارغنون ارسطو و حواشیِ آن را مطالعه کرد. این نسخه به کوشش ابوالخیر حسنبن سُوار، معروف به ابنالخمّار (متولد 331 هجری: 942 میلادی) فراهم آمده است.