درسهایی از تاریخچهی ترجمه
1. فن ترجمه و انتقال فلسفهی یونانی به جهان اسلام
پروانه فخامزاده
دانشگاه آزاد زعفرانیه
1375-1383
در نیمهی نخستِ قرن یکم هجری، در مراکز فرهنگیِ یونانی در شرق، فلسفه و منطق ارسطو بیش از مباحثِ فلسفیِ دیگر مورد توجه بود.
نسخههای خطی چگونه تهیه میشد؟
نسخههای خطی را یا دانشمندان گردآوری میکردند یا برای تهیهی آنها هیئتهای رسمی به کشورهای دیگر فرستاده میشدند.
یکی از مهمترین هیئتها، با برجستهترین دانشمندان، توسط مأمون، خلیفهی عباسی (خلافت از 198 تا 218 هجری) (813 تا 833 میلادی) گسیل شد.
در الفهرستِ ابنندیم ثبت است که: مأمون شبی ارسطو را در خواب دید و در اثر این خواب تصمیم گرفت تا هیئتی ازمیان دانشمندان برای تهیهی نسخههای خطی برگزیند.
صرفنظر از درستی یا نادرستی این روایت، مأمون، حجاجبن مَطَر، ابنالبطریق و چند تنِ دیگر را برای آوردنِ نسخههای خطی به امپراتوری بیزانس گسیل کرد.
این فرستادگان ازمیان نسخههایی که یافتند، تعدادی را برگزیدند و آنها را در بغداد به خدمت مأمون بردند و مأمون فرمانِ ترجمهی آنها را صادر کرد.
هیئت دیگری نیز ازجانب بنوموسی، فرزندان موسیبن شاکر یعنی: محمد، احمد و حسن، که دانشمندان ثروتمندی بودند، روانهی دیار غرب شد.
مشهورترین مترجم آن زمان حنینبن اسحاق با این هیئت همراه بود.
ابنندیم میگوید: "آنها کتابهای شگفتانگیز و تصنیفات غریبی در فلسفه و هندسه و موسیقی و حساب و طب با خود آوردند. بنوموسی مترجمانی مانند حنینبن اسحاق و حُبیشبن حسن و ثابتبن قُرّه و چندتنِ دیگر را به خدمت گرفته بودند و در ازای ترجمهی کتابها ماهانه مبلغی در حدود 500 دینار به آنها میپرداختند.
همانگونه که ذکر شد، برخی از دانشمندان مستقلاً نسخههای خطی برای خود تهیه میکردند. مثلاً ابنندیم میگوید که قسطابن لوقای بعلبکی نسخههایی با خود آورد و آنها را ترجمه کرد.