درسهایی از تاریخچهی ترجمه
10. نهضت ترجمه در عهد قاجار 1
پروانه فخامزاده
دانشگاه آزاد زعفرانیه
1375-1383
انقلاب مشروطیت در ایران، مانند سایر انقلابها در کشورهای مختلفِ اروپایی در قرن نوزدهم، بهفوریت ایجاد نشد. هر انقلاب، جدا از مبارزاتِ شجاعانهی مجاهدان، در درجهی نخست به زیربنایی فرهنگی نیاز دارد. اگرچه انقلاب مشروطهی ایران و نهضت مشروطهطلبی، از نظر بنیادهای فرهنگی، قابل مقایسه با چنین نهضتهایی در کشورهای اروپایی نیست، ولی زیربنای فرهنگیِ آن آنقدر قدرتمند بود که باعث بیداری ایرانیان شود.
بیداری ایرانیان به چند عامل مهم بستگی داشت ازجمله مسائل طبقاتی (مبارزهی بورژوازی با فئودالیزم)؛ روابط سیاسی با اروپا در زمان فتحعلیشاه؛ اعزام محصل به اروپا در زمان عباسمیرزا،؛ پل فرهنگی تهران- قاهره، تهران- تفلیس؛ تهران- استانبول (که کتابهای متفکران اروپایی از همین نقاط به ایران میرسید)؛ وجود شخصیتهای بزرگ تاریخی مثل امیرکبیر و اعضای خانوادهی قائممقام؛ صنعت چاپ (که نشر روزنامههای مختلف و نیز ترجمهی کتابهای مؤلفان اروپایی را درپی داشت) و البته عوامل دیگر.
کتابهای مختلفی که از زبانهای اروپایی (عموماً فرانسه) به فارسی ترجمه شد، روشنفکران ایرانی را با تحولات و تاریخ و انواع حکومتهای اروپا و نیز انقلابهای آزادیخواهانهی مردم اروپا آشنا و میل تجددخواهی و مشروطهطلبی را در آنها بیدار کرد.
تاریخ صنعت چاپ در ایران به نیمهی اول قرن هفدهم میلادی میرسد. نخستین چاپخانههای ایران متعلق به ارامنهی جلفا بوده است. نخستین کتابی که در چاپخانهی ارامنه بهچاپ رسید، کتابی است به نام ساقموس که در کتابخانهی بادالیان لندن موجود است و تاریخ آن 1638 میلادی است. تا قبل از کشف این کتاب، کلیهی محققین، کتاب هارانتس وارک، که توسط خلیفه خاچاطور گیساراتی در تاریخ 1638 در جلفا بهچاپ رسیده بود را نخستین کتاب چاپی ایران میدانستند. این کتابها با حروف چوبی چاپ میشدند و هماکنون از کلیهی این حروف در موزهی جلفای اصفهان محافظت میشود. در این قرن، صنعت چاپ تنها متعلق به ارامنه بود.
در زمان عباسمیرزا تنیچند از محصلان ایرانیِ اعزامی به اروپا (که در آنجا با صنعتِ چاپ آشنا شده بودند) پس از بازگشت به ایران، بهسفارش عباسمیرزا، چاپخانهای با حروف سربی و سنگی در تبریز بهراه انداختند. چندیبعد میرزاصالح شیرازی، که او نیز یکی از شاگردان اعزامی به اروپا بود، در بازگشت به ایران چاپخانهای در تبریز تأسیس کرد و ازآنپس صنعت چاپ در ایران بهطور جدی دنبال شد.
چاپ و چاپخانه کمکهای ذیقیمتی به فرهنگ ایرانیان کرد و باعث آشنایی آنها با فرهنگ پیشرفتهی اروپا شد و ابزاری شد برای چاپ روزنامهها و کتابهای فراوان در آن زمان.
ازجمله بهترین کتابهایی که در زمان قاجاریه به فارسی ترجمه شد، دو کتابی بود که میرزارضا مهندس (از شاگردان اعزامی به اروپا در زمان عباسمیرزا) به فارسی ترجمه کرد. عباسمیرزا که تا حدودی به فرهنگ اروپا و علل پیشرفت سریع آنان آگاهی داشت، همواره خود را پطر کبیر ایران میدانست و شیفتهی شخصیت پطر کبیر و شارل دوازدهم بودو خودِ او بود که ترجمهی دو کتاب بسیار خوب از دو مورخ درجهیک اروپا، یعنی ولتر و ادوارد گیبون را به میرزارضا سفارش کرد. عباسمیرزا، که در سراسر زندگی آرزوی احیاءِ عظمت ایران را داشت، فکر میکردکه با ترجمه و چاپ این دو کتاب خواهد توانست در درباریانِ خوابآلوده و غفلتزدهی دربارِ مردهی پدرش، فتحعلیشاه، که اشتیاقی جز هرچهبیشتر زنگرفتن نداشت، تحرکی ایجاد کند و باعث تحولاتی در ایران گردد زیرا او بهخوبی میدانست که شکست ایران در اولین دورهی جنگهای طولانی ایران و روس تنها نتیجهی عقبماندگی فکریِ ایران است. اما درواقع آرزوی عباسمیرزا عبث بود، زیرا که فتحعلیشاه و اطرافیانِ او در فساد غوطهور بودند.
اولین کتاب از فلاسفهی غرب در سال 1279 هجریقمری در زمان ناصرالدینشاه ترجمه شد. نام این کتاب حکمت ناصریه یا کتاب دیاکرت است که همان کتاب معروف دکارت: گفتار در روش راهبردنِ عقل بود. این کتاب توسط یکی از علمای یهودی ایران به نام ملا لالهزار (لازار) به فارسی ترجمه شد. نوع ترجمه و نثر آن نهتنها چنگی به دل نمیزند بلکه جزو بدترین ترجمههای تاریخ ایران است. اما با همهی این احوال این کتاب دریچهی حکمت اروپا به ایران را باز کرد.
از پرکارترین مترجمان این عصر، محمدطاهرمیرزا، نوهی عباسمیرزا است که کتابهای بسیاری را به فارسی ترجمه کرد. سردار اسعد نیز از مترجمینِ دیگرِ این دوره است.
کتاب تاریخ سنتهلن از تاریخهای خوب فرانسوی بود که توسط علیخان، فرزند شاهزاده محمدطاهرمیرزا به فارسی ترجمه شد. شروع این رمان تاریخی از اواخر قرن هجدهم آغاز میشود و با تبعید ناپلئون به سنتهلن خاتمه مییابد. در این رمان تاریخی کلیهی حوادث زندگی ناپلئون و مردم فرانسه و اروپا گردآوری شده است.
تاریخ فردریک گیوم در شرح وقایع زندگی فردریک گیوم، امپراتور پروس در قرن نوزدهم نیز از کتابهای بسیار خوبی بود که توسط شاهزاده محمدطاهرمیرزا به فارسی ترجمه شد. این کتاب حاوی کلیهی حوادث سیاسی و انقلابهای آلمان و پروس از سال 1794 تا اواخر قرن نوزدهم است.
در سال 1326 قمری کتابی به نام بوسهی عذرا به فارسی ترجمه و منتشر شد. این کتاب در اصل مجسمهی برنزی: (The bronze statue) یا بوسهی باکره: (The virgin's kiss) نام داشت که توسط یکی از پرکارترین نویسندگان انگلیسی به نام جرج رینولدز: (G. Reynolds) نوشته شده است. مترجم کتاب شخصی است موسوم به سیدحسین صدرالمعالی که در زمان ناصرالدینشاه در ادارهی انطباعات منشی و مترجم کتاب از زبان هندی و اردو بوده است و این کتاب را نیز از انگلیسی (شاید هم از ترجمهی هندیِ آن) به فارسی ترجمه کرده است. نثر ترجمهی کتاب بوسهی عذرا، نسبت به ترجمههای قبل، نثری است خوب و ساده و دلچسب که خواننده را به دنبال حوادث میکشد و سرگرمش میکند.
در زمانی که اعتمادالسلطنه وزیر انطباعاتِ ایران بود به این علت که خود زبان فرانسه میدانست و چند کتاب نیز از فرانسه به فارسی ترجمه کرده بود (مثل طبیب اجباری اثر مولیر)، نهضت ترجمه باب شد و مترجمان بسیاری در وزارت انطباعات استخدام شدند و به ترجمهی کتابهای مختلف از زبانهای خارجی پرداختند. سیدحسینخان صدرالمعالی (سیدحسین شیرازی) نیز یکی از همین مترجمان بود.
کتاب هانری چهارم اثر الکساندر دوما نیز که توسط میرزا محمد امیندفتر به فارسی ترجمه شد رمانی است تاریخی که از عربی به فارسی ترجمه شده است. الکساندر دوما به وقایع خشک تاریخ قرنِ شانزدهم فرانسه و زندگی مردم فرانسه و نیز اتفاقات دربار فرانسه صورتِ دلنشینی داده و وقایع مستند تاریخی را با تخیلاتِ یک رماننویس درهم آمیخته است تا خواننده را به دنبال حوادث بکشاند. نثر این ترجمه نسبتاً خوب است ولی خود ترجمه بهعلت اینکه از فرانسه به عربی و از عربی به فارسی برگردانده شده است جای حرف بسیار دارد.
گفتیم که انقلاب کبیر فرانسه (1789) و نیز انقلاب (1848) پاریس و کمونِ پاریس (1871) و سایرِ انقلابهای کشورهای مختلف اروپا در قرن نوزدهم، تأثیر فراوانی در شکلگرفتنِ انقلابِ مشروطهی ایران داشتند. اما بیشترین تأثیر را بر انقلاب مشروطه، انقلاب سال (1905) روسیه داشت و بیشترین تأثیر در این راه، از کتابی بود به نام شورش روسیه که در سال (1326)، یک سال قبل از انقلاب مشروطه، توسط سید عبدالحسین کرمانی به فارسی ترجمه شد. این کتاب از عربی به فارسی برگردانده شده است و براثر سهلانگاری مترجم (مترجم عربی یا ایرانی؟) متأسفانه نام نویسنده از قلم افتاده است. با وجود اهمیتِ فوقالعادهی این کتاب در ایجاد انقلاب مشروطه تا کنون در هیچ کتاب و جزوه و مقالهای، که دربارهی انقلاب مشروطه باشد، نامی از این کتاب و تأثیر بزرگ آن بر آزادیخواهانِ ایران برده نشده است. شورش روسیه یکی از بهترین کتابهایی است که قبل از انقلابِ مشروطه به فارسی ترجمه و به صورت جزوه منتشر شد. اما نسخههای آن توسط مأموران استبداد صغیر جمعآوری و توقیف شد تا اینکه بعدها در شوالِ 1327 به صورت کتابی کامل منتشر گردید.
دورهی تاریخ انقلاب کبیر فرانسه به ترجمهی یوسف مرتضوی تبریزی که در سال 1331 قمری بهچاپ رسید یکی دیگر از کتابهای خوبِ ترجمهشده در عهد قاجاریه است. این کتاب در سه قسمت و بهوسیلهی سه مؤلف تنظیم شده است. قسمت اول، که بهترین قسمت کتاب است، از سالهای اول سلطنت لویی شانزدهم آغاز و در دوران قدرت روبسپیر پایان مییابد. در این قسمت، که متأسفانه نام نویسندهی آن توسط مترجم ذکر نشده است، خواننده با جامعهی فرانسه در قرن هجدهم و به دنبال آن با کلیهی حوادثی که منجر به انقلاب شد و نیز کلیهی رهبران انقلاب و احزاب مختلف و نمایندگان مجلس مؤسسان آشنا میگردد.
قسمت دوم کتاب به قلم الکساندر دوما است و از جنگ فرانسه با اتریش آغاز و با مرگ ماریآنتوانت (اکتبر 1793) پایان مییابد. قسمت سوم کتاب به قلم آدولف تییر، رئیسجمهور فرانسه نوشته شده است. این قسمت از دورانِ قدرت مجلسِ کنوانسیون آغاز میشود و با آغاز اعمالِ قدرتِ ناپلئون پایان مییابد. در این قسمت خواننده با کلیهی اقدامات کنوانسیون و قوانین مصوبهی آن و نیز دشواریهای کار انقلاب آشنا میگردد. میتوان گفت که از نظر ارزش، این کتاب سهجلدی بهترین کتاب تاریخی است که در عهد قاجار ترجمه و به چاپ رسیده است.