درسهایی از تاریخچهی ترجمه
8. دوران مغول
پروانه فخامزاده
دانشگاه آزاد زعفرانیه
1375-1383
یونانیها و رومیان به مردم چادرنشین بیابانهای سوریه و عربستان ساراسن sarazine میگفتند. در زمان جنگهای صلیبی مسلمانان را، بهطور کلی، ساراسن خطاب میکردند. زبان ساراسنها (یعنی فارسیِ آن زمان) یکی از زبانهایی بوده که از مغولستان تا سرزمینهای اروپای غربی یا رواج کامل داشته یا حداقل بسیاری به این زبان مینوشتند و به آن تکلم میکردند. زبانِ ساراسنها یا فارسی، بهقدری غنی و مورد توجه بوده است که متونِ سیاسی را با آن مینوشتند.
در زمان مغولان، زبان فارسی زبانی کامل و وسیلهای برای مبادلهی نظرات سیاسی شناخته شد.
فتوحاتِ مغول موجب توسعهی روابط سیاسی کشورهای آسیا و اروپا شد و بهویژه پاپهای روم میکوشیدند تا با خانهای مغول مناسباتی برقرار کنند. سفیران پاپ نیز همه فارسی میدانستند.
در سال 1245 میلادی در لیون Lyon شورای مذهبی اسقفها تشکیل شد و دو هیئت برای تبلیغ و دعوت به آیین مسیح به دربار خانهای مغول فرستاده شدند زیرا دولتهای اروپای غربی، در آن زمان، از مغولان وحشت داشتند و مایل بودند با آنها برعلیه کشورهای مسلمان، مخصوصاً مصر، متحد شوند. البته سران مغول به نامههای پاپ جوابهای تحقیرآمیزی میدادند.
یکی از مدارک ترجمه به زبان فارسی در دوران مغولها، سندی است که در اوایل قرن بیستم در بایگانی راکدِ دربار واتیکان پیدا شد.
کیوک Kyuk امپراتور مغول به پاپ اینوسانِ چهارم 4thPope innocent نامهای نوشت، این نامه به زبان مغولی بود. ژان پلان دوکارپن آن را به زبان لاتین برگرداند ولی چون در آن زمان کسی در اروپا زبان لاتین نمیدانسته و بهعلاوه به ترجمهی لاتین آن هم اعتماد نداشتهاند، درست همزمان با نوشتهشدنِ نامهی کیوک به زبان مغولی ترجمهای نیز از آن به زبان ساراسنها تهیه و همراه نامهی اصلی به دربار پاپ فرستاده شد. این ترجمه که به زبان ساراسنهاست، همان سندِ تازهیافتشده در قرن حاضر است.