پروانه فخام زاده
پروانه فخام زاده

پروانه فخام زاده

درس‌هایی از تاریخچه‌ی ترجمه 3

درس‌هایی از تاریخچه‌ی ترجمه

3. توقع منتقدان از ترجمه

پروانه فخام‌زاده

دانشگاه آزاد زعفرانیه

1375-1383

 

جاحظ (ابوعثمان عمروبن بحر 160-255 ق.) در کتاب الحیوان درباره‌ی ترجمه نوشته است:

1. تواناییِ ذهنیِ مترجم باید هم‌پایه‌ی تواناییِ ذهنیِ صاحبِ اثرِ مورد ترجمه باشد.

2. مترجم باید بر هردو زبان به یک اندازه، یا تقریباً به یک اندازه، مسلط باشد.

3. چون ذات و روحِ هر زبان، خاصِ آن زبان است، درنتیجه شیوه‌ی بیان، اصطلاحات و ترکیبات، ساختمان و نحو، امکاناتِ ایجاز یا اطنابِ هر زبان با زبانِ دیگر متفاوت است و مترجم به‌هنگام کار باید به این نکته توجهی ویژه داشته باشد.

4. در روند ترجمه، دو زبان به یک‌دیگر آسیب می‌رسانند و نحو و ترکیبِ0 کلام و سایرِ خصوصیاتِ هر زبان ممکن است واردِ زبانِ دیگر شود. هر زبان می‌تواند عناصرِ زبانِ دیگر را واردِ نظامِ دستوریِ خود کند و درنتیجه دستورِ زبانِ آن دچار تغییر و تحول شود.

5. ترجمه‌ی متون هندسه و نجوم و پزشکی و جز اینها بسیار دشوار است و دشواری‌های ترجمه‌ی متون مذهبی و کلامی، صرف‌نظر از متون ادبی، اعم از نظم و نثر، بسیار بیش‌تر و بزرگ‌تر است و با موانعِ غیرقابل‌عبوری روبه‌روست. مترجم ملزم به اندیشه در این نکات و فائق‌آمدن بر بسیاری از آن‌هاست.

6. صحت و درستیِ متنِ نسخه‌ی اصلی امر بسیار مهمی است که مترجم باید در ابتدای کار نسبت به آن اطمینان حاصل کند.

داشتنِ چنین عقایدی حاکی از عمق بصیرت و ذهنِ نقاد جاحظ است. البته این نظرها قاطع نیستند و در شرایطِ ویژه امکانِ نقض آن‌ها وجود دارد.

اهمیتِ مطرح‌کردنِ این نظرات و دیدگاه‌ها زمانی آشکار شد که مترجمانِ کم‌مهارت را واداشت تا برای برطرف‌کردنِ نقصِ ترجمه‌های خود از اشخاصِ دیگری که در ادبیاتِ زبانِ مبدأ مهارت داشتند راهنمایی بخواهند و کمک بگیرند.

ترجمه و تجدیدنظر

بیش‌ترِ مترجمانی که زبانِ مادری‌شان سریانی بود و با زبانِ عربی آشناییِ مختصری داشتند، ترجمه‌های بدی را ارائه می‌دادند و کارِ آن‌ها ازنظر زبان و سبک نیاز به تجدیدنظر داشت.

با استناد به کتاب الفهرستِ ابن‌ندیم، به‌دلیل وجود چنین ترجمه‌هایی، مشغله‌ی جدیدی به‌وجود آمد برای اصلاح و تجدیدنظر در ترجمه‌ها.

در نخستین دوره‌ی ترجمه، یعنی پیش از دوران حنین‌بن‌ اسحاق و مکتبِ او، یعنی زمانی‌که مترجمانِ سریانی، مهارت چندانی در ترجمه از عربی نداشتند، گاه مترجمی که زبان عربی را خوب نمی‌دانست، از نویسنده‌ی دیگری که در کارِ نوشتن به عربی قوی‌پنجه بود، تقاضا می‌کرد تا کارش را مورد سنجش قرار دهد. ازجمله تجدیدنظرکنندگان در کار ترجمه می‌توان از قسطابن لوقا البعلبکی و حنین‌بن اسحاق و کندی نام برد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد